همین امشب زن می خوام فهمیدین؟

 سری اول ترول

خب دیگه دیدم حیفه ترول های فیسبوکی تو این سایت نباشه،از این

به بعد این موضوع هم اضافه شد 

ممنون از سحر عزیز واسه مطالب قشنگش

سلووووووووووووووووووووووووووووووم

با آپ جدید اومدم

رفتم مغازه گفتم سیم ظرفشویی دارین ؟ گفت بله ! برای شستن ظرف میخوای ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ میخوام شیشه عینکمو تمیز کنم !

سر سفره داد زدم,نون بدین نون بدین,مامانم میپرسه:یعنی میخوای غذاتو با نون بخوری؟ پـَـــ نــه پـَـــ آب تو گلوم گیر کرده

مامان بزرگم پیشم خوابه عطسم گرفت یهو.خواستم بیدار نشه رفتم زیر پتوعطسه کردم بیدار شده میگه عطسه بود? پـَـــ نــه پـَـــ آرپیجی زدن پناه بگیر

با رفیقم وایسادیم کنار اتوبان یه موتوری با صد تا سرعت از کنارمون رد شد. دوستم میگه موتور بود ؟ پـَـــ نــه پـَـــ میگ میگ بود

بردم داداشم رو رسوندم کلاس،برگشتم … مامانم میگه رسوندیش؟ پـَـــ نــه پـَـــ انداختمش تو چاه اینم پیرهنشه …

ماشین خراب شد داشتیم هولش می دادیم یارو اومده میگه خرابه میگم پـَـــ نــه پـَـــ می خوایم ببینیم هول بدیم تندتر میره یا روشنش کنیم

چک و بردم بانک دادم صندوق دار، گفت: پول می خوای؟ پـَـــ نــه پـَـــ رضایت ناممه امضا کن فردا می خوام برم اردو

امیدوارم خوشتون اومده باشه

بای

سلووووووووووووووم دوکس جونیا

نویسنده ی جدید نمی خواین؟

امید وارم از مطالب منم خوشتون بیاد

بریم سراغ اولین جمله هام در این وب

خدایا من از مرگ نمی ترسم

من از چیز هایی می ترسم که پس از مرگم در کامپیوترم پیدا خواهند کرد

                            بم آ ا دا بابامی ترا تا ماما دادای دادو بو رو ما تا

                                   (دکتر شریعتی در هفت ماهگی)

اولین بار زیاد ننوشتم ولی منتظرم باشید می خوام بترکونم

بای

دوستای گلم سلامشرمنده وبلاگو کم اپ میکنم

لامصب وقت ندارمواسه همن اگه کسی علاقمند

باشه که نویسنده این وبلاگ بشه خبرم کنه که از

نویسندگان سایتش کنم و به قول معروف بترکونیم

منتظر کامنتتون هستم 

خب سحر خانوم نویسنده جدید وبلاگ هستن

تبریک واسه نویسنده شدندش